علامت دادن زنبور عسل با استفاده از بو
توضیحات:
-
به نام خدا
اکثریت محققان معتقدند که رقص زنبورها اطلاعات کافی برای پیدا کردن منابع را بدست میدهند، طرفداران نظریه علامت دادن با استفاده از بو اینگونه استدلال میکنند که رقصیدن هیچ رهنمون مشخصی نسبت به منبع شیره نمیدهد. در عوض آنها براین باورند که زنبورها در اصل به خاطر بو جذب میشوند. هدف از رقصیدن تنها جلب توجه به زنبور کارگر در حال بازگشت است، تا به این ترتیب او بتواند بوی شیره را به کارگرهای دیگر نیز برساند که آنها نیز از آن پس رد بو را تا منبع غذایی دنبال خواهند کرد.
مستندات اصلی در دست مدافعان نظریه علامت دادن با استفاده از بو، آزمایشهای بالینی است که روی منابع شیرینی بدون بو انجام شده و نشان میدهند که زنبورهای کارگر از جذب نیرو به آن منابع ناتوانند نیازمند نقل از منبع و هم چنین اشکالات منطقی وارد بر این تفکر که رقصی در مقیاس کوچک (در یک بازه چند سانتی متری) بتواند گراهایی با دقت کافی برای حفظ زنبورهای دیگر در مسیر درست، بدهد، آنهم در طول پروازی که میتواند کیلومترها به طول بینجامد. اشتباه در خواندن مسیر حتی به اندازه چند درجه، زنبور را صدها متر نسبت به مقصد نهایی منحرف خواهد ساخت. نیازمند نقل از منبع
هیچ یک از این دو برهان نظریه رقص را از اعتبار نمیاندازد، بلکه تنها این تفکر را قوت میبخشد که بو هم میتواند مؤثر باشد، که قطعاً مورد تصدیق همه طرفداران نظریه رقص است. نقادان نظریه علامت دهی با استفاده از بو در پاسخ به این اشکالات، بیان میدارند که اکثریت منابع شیره طبیعی باغستانهای نسبتاً بزرگ یا سطح مزارع هستند، تعیین دقیق محل چندان ضروری یا حتی مطلوب به نظر نمیرسد. آنها هم چنین تکرارپذیری آزمایش منبع بدون بو را مورد تردید قرار دادهاند.
آزمایشهای ماهرانه William F. Towne از دانشگاه Kutztown در پنسیلوانیا، از اهمیت ویژهای در این جدال برخوردار است. مثل این فایل pdf که در آن کندوها در وضعیت عملیاتی «تصویر آینه» قرار میگیرند، و به این ترتیب گول میخورند و هم خودشان حول یک مکان اشتباه برای منبع شیره میرقصند و هم جویندگان دیگر را به سوی آن منبع اشتباه میکشانند، و تنها زمانی که خورشید در پشت ابرها پنهان میشود آنها مجبور میشوند که بیشتر به هدایت بر اساس اطلاعات زمینهای تا مواضع خورشیدی تکیه کنند. وقتی که پوشش ابرها ناپدید میشود، تعداد فزایندهای از زنبورها شروع میکنند به اصلاح رقص خود تا مکان درست شیره را نشان بدهند، و سرکشیهای جویندگان غذا به سوی مکان درست تغییر جهت میدهد.
بحث علمی میان این دو نظریه به شدت جانب دارانه و اغلب خصومت آمیز است. برای مروری کلی ادامه مطلب را بخوانید. Adrian Wenner، یک محقق نوین زنبورها، سردسته طرفداران نظریه غلامت دهی با استفاده از بو (ضد- رقص) است. Julian O’Dea یکی از حامیان نظریههای Wenner، توجیه متحول کنندهای برای «رقص ارتعاشی» ارائه دادهاست، که برقراری ارتباط از یک زنبور به زنبور دیگر را دربرنمی گیرد، وی ادعا میکند که رقص زنبورها میتواند یک حرکت غریزی ساده باشد که هیچ اطلاعات خاصی را منتقل نمیکند
آزمایشهای روی مبتدیان پرورشی که در واقع قادر بودند نوعی شبیه سازی از جذب نیرو را ارائه دهند که در صورت بی معنی بودن رقص زنبورها غیر ممکن است، در تضاد با این استدلال است.
یک مقاله که در ۱۸ سپتامبر ۲۰۰۹ در New Scientist به چاپ رسید، علیه نظریه استفاده زنبورها از اطلاعات موجود در رقص برهان اقامه کردهاست.
این جدال همچنان پای برجاست، و این اساساً به خاطر وجود عدم تقارن میان دو جبههاست، کسانی که برقراری ارتباط بوسیله رقص را مورد مطالعه قرار میدهند، به خودی خود معترفند که بو یک جزء ضروری در سیستم برقراری ارتباط است، و حتی در مراحل گوناگون فرایند جذب نیرو، لازم است، از جمله وقتی که یک جوینده جذب شده به نزدیکی منبع میرسد حال آنکه مدافعان علامت دهی با استفاده از بو، به هیچ وجه معنی دار بودن رقص را به رسمیت نمیشناسند. نتایج آزمایشگاهی گوناگون گواه بر اینند که رقص به واقع حامل اطلاعاتی است، اما ممکن است کاربرد این اطلاعات وابسته به شرایط باشد و این میتواند چرایی ناسازگاری نتایج آزمایشهای اولیه را توضیح دهد. به طور خلاصه، هر دو طرف نزاع بر سر اینکه بو در جذب نیروها به سوی منابع مورد استفادهاست توافق دارند، اما در دیدگاه خود نسبت به محتوی اطلاعاتی رقص به شدت اختلاف دارند.
توجه: بیشتر تحقیقات روی هر یک از دو نظریه رقیب حول برقراری ارتباط محدود به زنبورعسل غربی بودهاست (به جز کار F.C. Dyer، گونههای دیگر Apis روشهای مشابه ولی با همین قالب را مورد استفاده قرار میدهند، و انواع دیگر زنبورها روی هم رفته از شیوههای دیگری استفاده میکنند.